یا حسین(ع) |
[ جمعه 92/7/5 ] [ 11:55 صبح ] [ علی رونده ]
[ جمعه 92/6/29 ] [ 1:7 عصر ] [ علی رونده ]
در حسرت آسمان و بالم می سوخت با یاد تو بودم و خیالم می سوخت من خسته میان خاک ها جا ماندم ای کاش کمی دلت به حالم می سوخت
وقتی که زمین از آسمان یاری شد با دست شهید نوبت بیداری شد این شهر چو نار و ما چو هیزم بودیم تو آمدی و عطر بهشت جاری شد
چه می فهمیم شهادت چیست مردم؟ شهید و همنشینش کیست مردم؟(1) تمام جستجومان حاصلش بود: شهادت اتفاقی نیست مردم [ جمعه 92/6/29 ] [ 12:53 عصر ] [ علی رونده ]
منتظران مهدی آگاه باشید! حسین را منتظرانش کشتند... [ چهارشنبه 92/6/27 ] [ 1:26 عصر ] [ علی رونده ]
وقتی از دوست داشتن کسی مطمئن نیستی حق نداری دستاشو بگیری که به دستات عادتش بدی ... وقتی کسی رو سهم خودت نمیدونی حق نداری پیچ و تاب بدنش رو زیر و رو کنی ... وقتی موندنی نیستی حق نداری از آینده های خوش باهاش حرف بزنی و براش رویا بسازی... وقتی دلت به بودنش شک داره حق نداری بهش بگی عشقم... وقتی همیشه دنبال یه حرفی،بحثی،سندی، بهانه ای که ترکش کنی حق نداری ادعای دوست داشتن کنی... وقتی به اعتماد کسی تکیه گاه شدی ... حق نداری زمینش بزنی ... اگه همه این کارو کردی فارغ از جنسییتت مـــــردی... عشق،دوست داشتن... گرفتن دستی که نه گیر دیروز باشه نه توی غصهفردا... تمام تلاشش بخشیدن خوشی های امروز به تو باشه و ساختن بهتر فردا... [ چهارشنبه 92/6/27 ] [ 1:18 عصر ] [ علی رونده ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |